در مجموع شهر ایرانى براى مردم این سرزمین با خصوصیاتی معین و با یک معمارى موزون، اصیل و تناسبات زیبا بنا شده است.
با بهره گیرى از این مصالح و بر روى فلات ایران، در چشم انداز شهرها، بام هاى کاهگلى میان آدمیان و حرارت خورشید حفاظ مى شده اند. بدین ترتیب بادگیرها شهر را تهویه کرده، نورگیرها به تالارها و هشتى ها سایه ی روشن ملایمى مى داده اند و حیاط هاى گود که اطاق ها آن ها را دور مى زده اند با یک حوض سنگى و چند درخت در میان گرفته، به زندگى ایرانى لطافت مى بخشیده اند.
هم اکنون نیز حجم هاى کاهگلى، بام هاى گنبدى و بادگیرهاى سر به آسمان کشیده پوشش دالان ها و تیمچه هاى بازارى، حسینیه ها و بالاخره گنبد و مناره هاى مسجد جامع و مساجد دیگر و بقعه ها به چشم مى خورد.
با این وصف باید تاکید کرد که تاریخ شروع مصرف کاهگل را در تمدن ایران نمى توان دقیقا تعیین نمود لکن وجود آن در قدیم ترین آثار معمارى فلات دلیلى است بر این که این ماده با زندگى اقوام سرزمین ایران از ابتدا آمیخته شده و شناسایى و استفاده از آن طى قرون نسل به نسل رسیده است.
براى آسایش قوم ایرانى معماران، شهرها را با قشرى از کاهگل پوشانیدند و از میان این پوشش سبزى شاخه درختان از حیاط ها بیرون آمد.
رنگ دلنشین کاهگل نه تنها زیبایى فوق العاده اى به شهر ایرانى مى داده بلکه بر زندگى مردم روشنى و رنگ بخصوصى مى پاشیده است.
این خمیر در سرزمین ما به صورت یکى از مصالح اساسى در انواع معمارى مختلف بکار رفته و با دست آدمیان و با نیت خوش به روى همه شهرهاى ایرانى کشیده شده و زندگى در شرایط اقلیمى بهترى زیر حمایت آن ادامه مى یافت.
ترتیب ماده کاهگل از ابتدا تا امروز یکسان بوده و شامل دو ماه ساده است.
ماده اول کاه است که پس از دروی گندم و خشک شدن و کوبیدن و با کمک چهار شاخ به هوا پرتاب کردن با جزئى نسیم، از دانه هاى گندم جدا شده آرام بر روى زمین مى ریخت، سپس آن را جمع آورى نموده و براى مصرف هاى مختلفى انباشته مى کردند.
به این ترتیب در اغلب نقاط ایران کاه به آسانى و به ارزانى به دست مى آمد، الیاف آن گل را به هم کشیده و مسلح مى کند همانطور که آهن بتون را.
ماده دوم گل است که حتى المقدور براى ساختن از خاک رس استفاده مى شده، قبل از این که خاک را آب بدهند آن را با کاه به خوبى مخلوط کرده و به شکل تپه ی کوچکى در مى آوردند، میان آن را گود کرده و داخل آن به نرمى آب مى ریختند، خاک و کاه را با آب می انداختند تا در آب گل، زردى کاه نمودار شود، سپس خمیر را مالش می دادند و به تدریج کاهگل ساخته مى شد.
با وجودى که ساختن این خمیر در نهایت سادگى انجام مى شد، معهذا چگونگى مخلوط و مقدار هر کدام از مواد امرى حساس می بود، چرا که با کمبود کاه ماده ی کاهگل ترک بر مى دارد و با کمبود مقدار خاک الیاف کاه مانع روانى آب باران مى شود.
کاهگلى که براى پوشش بام ها ساخته مى شده است کاه کمترى داشت و در عوض به خمیر آن خاک شنى، از شن چاه مى افزودند تا در مقابل باران به جاى کاه قشر کاهگل را تقویت نماید و برای کاهگلى که براى پوشش دیوار تهیه مى شد کاه بیشترى به مخلوط اضافه مى کردند تا متن کاهگل صاف تر شود و نیز ترک بر ندارد.
با به کار بردن خاک رس سرخ تر کاهگل رنگ سرخى به خود مى گرفت و متن آن براى گرفتن نقوشى از گچ آماده مى شد.
قشر کاهگل عایق است، گرما و سرما از آن عبور نمى کند، باران از پوشش هاى گنبدى و سقف هاى طاقى آن نشست نمى کند، همهمه ی کوچه ها و بازارها در آن گم مى شود و لازم به توضیح نیست که گرد آمدن خواص این چند عایق در یک ماده به ندرت دیده شده است.
کاهگل ارزان بوده و در اغلب شهرهاى ایران به فراوانى یافت مى شده است. قیمت خروار آن ناچیز بوده و با این مقدار کاه سطوح بزرگى از اندود گل را مسلح مى کرده اند.
ضمن آن که کاهگل را همه کس مى توانسته بسازد و ماواى خود را با آن بپوشاند و حفظ کند.
اندود کاهگل آسان کشیده مى شده، آدمى با یکدست خمیر آن را بر مى دارد و بر روى سطح دلخواه پهن مى کند. در این مورد حتى بکار بردن ماله در کشیدن آن روى سطوح نشانى از امکانات صاحب خانه بوده است.
کاهگل مانند خمیر نرمى بر هر حجمى پوشانیده مى شد و در این مورد معماران حداکثر استفاده را نموده و توانسته اند براى شهر هاى ایرانى میراث ارزنده اى از حجم هاى جالب به جا گذارند.
گرچه کاهگل به سهولت و به ارزانى به دست مى آمد لکن به علت خواص فوق العاده اى که در بر دارد به صورت متن شهرهاى ایرانى درآمده و به بنایى قدم گذاشته است، به کلبه ی بى بضاعتان، به اعیان نشین ها، به کوره ها، به بازارها، به حمام ها، به تکیه ها و بالاخره به مسجدها، و همه ی این ساختمان هاى شهر با کوچه هایى که میان دیوارهاى کاهگلى مى دوید به هم مربوط مى شد.
معماران تیز هوش از گرمى رنگ کاهگل براى متن تزیینات دیوارى داخل بنا نیز استفاده کرده اند. دیوار حیاط هاى داخلى را از بهترین خمیر سرخ فام پوشانیده و بر آن با خطوط برجسته ی گچ نقش هاى هندسى انداخته اند و یا آن را به داخل هشتى هاى ورودى کشیده و بر آن نقش هاى تصویرى ساخته اند.
رنگ کاهگل نور شدید و گاه زننده ی آفتاب سرزمین ما را براى ساکنان آن مطبوع نموده و در گرم ترین فصل سال برگشت اشعه ی خورشید و حرارت آن را از روى بام ها و یا دیوارهاى کاهگلى به حداقل رسانیده است.
استقامت و دوام آن قابل ستایش است. تنها در مناطقى که باران هاى فصلى شدید ی می بارید، ناچار هر چند سال یکبار اندود تازه اى از کاهگل بر روى اندود سابق بام که قسمتى به هم فشرده مى شد قرار می دادند.
به این ترتیب تعمیر و تقویت آن امر ساده اى بوده و احتیاج به تخصص نداشت، این تعمیر براى پوشش دیوارها کمتر اتفاق مى افتاد، کاهگل سال ها بروى دیوارها مى ماند به طورى که اندود بناهاى رها شده ی قرون گذشته هنوز برجاست.
و اما امروز.... ایجاد ساختمان هاى عظیم فلزى و بتون آرمه ی تمدن دنیاى غرب مانند سالن هاى سینما، هتل ها، فرودگاه ها و غیره باعث هجوم تکنیک هاى مختلف ساختمانى غربى شده و طبعا مصالح معمارى قوم ما که با تجربه، زیبایى و شخصیت همراه بود به مصالح خشک و سرد تکنیک هاى ناآشنا تبدیل گردیده است. البته کاهگل هنوز در برخى از مناطق کشور در زمره ی مصالح مورد استفاده برخی ساکنین مملکت ماست و با دیدن ساختمان هاى غریب کلان شهر ها که هر کدام نمونه اى از فکر شلوغ دوره ما و نیز هجوم مصالح جدید است، شهر آرام کاهگلى زیباتر و درخشنده تر و عزیزتر جلوه مى کند.
برگرفته شده با اندکی تغییر در نوشتار از:
http://www.iranpardis.com